نگاهی اجمالی به ریشه های تاریخی جریان شیطان گرایی
نگاهی اجمالی به ریشه های تاریخی جریان شیطان گرایی
منبع اختصاصی:راسخون
چکیده
کلید واژه : تاریخجه شیطان گرایی ، شیطان گرایی بدوی ، وسطایی ، مدرن ، سیطنیسم ، ستیانس
مقدمه
تاریخچه شیطانگرایی
شیطانگرایی بدوی
شیطانگرایی در قرون وسطا
شیطانگرایی مدرن
جریانات اصلی شیطان گرایی مدرن :
الف) جريان سيطنيسم ( Satanism )
بنيان گذار
آثار مکتوبی از آنتوان لاوي به جاي مانده از جمله :
همچنين او در فيلم هاي سينمايي مانند نيايش برادر شيطاني من (42)(1969) و باران شيطاني(43) (1975) ایفای نقش کرده است. بعد از مرگ آنتوان لاوي بر اثر تورم ريه در 29 اكتبر سال 1997 ، همسر وي بلانچ بارتون به عنوان موبده اعظم كليساي شيطان ، به جاي او نشست. بلانچ بارتون در سال 2001 شخصي به نام پيتر گيلمور(44) را كه از اعضاي فعال كليساي شيطان بود به عنوان كشيش اعظم كليساي شيطان منصوب كرد و بعد از مدتي همسر وي به نام پگي ناراميا(45) را نيز به عنوان كشيش اعظم منصوب كرد. پيتر هاوارد گيلمور هم اكنون به عنوان سخنگوي رسمي كليساي شيطان در بسياري از مصاحبه ها و برنامه هاي راديويي و تلويزيوني شركت مي كند و بعضا شبكه هاي مطرح آمريكا از جمله شبكه سی بی سی و هیستری چنل مصاحبه هايي با وي انجام داده اند. وي به همراه همسر خود مجله اي با عنوان شعله سياه(46) را منتشر مي كند و مسئوليت برخي ديگر از نشريات رسمي كليساي شيطان مثل کلوون هوف(47) و . . . را نيز بر عهده دارد. وي در سال 2005 مقدمه اي بر انجيل شيطاني آنتوان لاوي نگاشت و در سال 2007 كتابي با عنوان كتاب مقدس شيطاني(48) را منتشر نمود. همچنين مديريت سايت رسمي كليساي شيطان(49) نيز برعهده وي مي باشد.
عقايد
ب)جريانم ستيانس ( Setians )
بنيان گذار
عقايد
روند تاریخی رو نمایی شیطانگرایی
نخستین پرده برداری ، ترویج و شیوع سحر و جادو در قرون یازده به بعد است که تا امروز به اوج خود میرسد. سحر و جادو هیچگاه از میان جوامع بشری از بین نرفته است اما پس از دوره زندگی بدوی به ویژه در اروپا که فیلسوفان بزرگی در یونان پدید آمدند ، کوشیدند رازهای جادو را با پرتو اندیشه و تفکر باز کنند و از آنجا بود که فلسفة غرب زاده شد. در حدود هزار سال بعد از پیدایش فلسفه در قرن چهارم میلادی با رسمیت یافتن مسحیت در اروپا سحر و جادو خیلی کمرنگ شد و نگرشها و باورهای دینی جای آن را گرفت. اما از سده یازدهم و دوازدهم موجی از گرایش به سحر و جادو به خصوص در بین زنان گسترده شد. تا جایی که از سال 1298 سازمان تفتیش عقاید با سوزاندن زنان ساحره مبارزه خود را آغاز کرد.(64) این روند همچنان ادامه داشت تا اینکه از 1330 تا 1375 یعنی حدود چهل و پنج سال در قرن چهاردهم ، چهل و هشت محاکمه بزرگ جادوگران و کشتار آنها صورت گرفت و این کشتارها در قرن شانزدهم به اوج خود رسید و سپس رو به افول نهاد .(65) دقیقاً در قرن شانزدهم شاهد هستیم که آشکارا سحر و جادو به دربار کشورهای اروپایی راه مییابد. در آن دوره پادشاهان جادوگران را برای پیشگویی و مشاوره در امور خود استخدام کردند که معمولاً یهودی بودند. از جمله لورنز دومدیچی در خدمت هنری دوم پادشاه فرانسه بود و دختر او کاترین به همسری پادشاه در آمد. کاترین و پسرش شارل نهم نستر آداموس(66)را به سمت پزشک ، منجم ، مشاور و پیشگوی خود گماشتند. غیر از او در دربار آنها غیبگویان و جادوگران فراوانی حضور داشتند.(67) با افزایش نفوذ جادوگران در مقامات بالا و نیز جنایات و افراط کاریهای کلیسا در برخورد با متهمین به جادوگری ، دورة سهل گیری آغاز شد و به تدریج از شور اجرای قانون علیه جادوگری کاسته شد ، تا اینکه در سال 1951 به دنبال لغو قانون جادوگری ، جادوگران رسماً در مجامع عمومی ، نشریات ، کتابها و بعد رسانههای جمعی به ترویج عقاید خود پرداختند. ابتدا کشیشها یا رهبران فرقه های جادوی سفید (یعنی کسانی که نیروهای شیطانی را برای اهداف نیک مورد استفاده قرار میدهند ) روی صحنه آمدند و نیات و اهداف خیرخواهانة خود را اعلام کردند ولی در کنار آن فرقه های جادوی سیاه نیز فعالیت خود را توسعه دادند. در این شرایط مخالفتهایی با آنها صورت گرفت اما به جایی نرسید و جادوگران و ساحران همچنان به کارهای خود ادامه دادند و تنها کوشیدند که آشکارا عملی بر خلاف قانون انجام ندهند تا بتوانند به زندگی اجتماعی خود ادامه دهند.(68)
پرده دوم ، از قرن سیزدهم به بعد با علنی کردن عرفان یهود ( کابالا / قبالا ))69( آغاز میشود و امروز به اوج جلوهگری خود رسیده است.گروهی از بنیاسرائیل همواره دنبال دانش و معرفت بودهاند. اما این حقیقت را از راه درست نمیجستند. زمانی سحر و جادو را علم میدانستند و با اهداف و نیات شوم از آن استفاده میکردند و بعد در آغاز دورة مسیحی با رویکرد به دوگانه انگاری برای ربوبیت شیطان بر این جهان و اصالت شرارت نظریه پردازی کردند. اینها افرادی بودند که به طور کلی نسبت به دین یهود بیقید بودند. و به راحتی تغییر دین میدادند و در دین جدیدشان هم بدعت گذاری و تغییر ایجاد میکردند. عرفان یهود نخست از سنتهای ساحری و بخشی از تعالیم انبیای گذشته تشکیل شد ، و همواره میکوشید تضاد میان آنها را که در واقع تضاد میان کفر و توحید بود ، حل کند. (70)راه حل نهایی این بود که معتقد شوند بقای عالم وجود تنها به خاطر همین تضاد دائمی میان خیر و شر است. و چون عالم وجود یکی است پس خیر و شر در ملکوت به یکدیگر پیوستهاند. این تفکر که در دورههای بدوی و باستانی ریشه داشت به تدریج تئوریزه شد و در قرون وسطا ادامه یافت. این گونه بود که پای شر به عالم الوهیت و توحید کشیده شد.(71) این اعتقاد که از زمان ظهور حضرت مسیح تجلیات خیر در زمین به اوج خود خواهد رسید و تا پیش از آن اوج تجلیات شر است ( دورة تجلیات شر را عصر آکواریوس مینامند ) ، به طور سینه به سینه دربین کابالا ها منتقل میشده و در محافل سری کابالایی مورد عمل قرار میگرفته است. مراسم بلک مس کاترین دومدیچی در قرن شانزده ، آیین سری جنسی شبتای(72) و پیروانش که او را مسیح میدانستند در قرن هفده و آیین جنسی یعقوب فرانک(73) در قرن هجده که از آن پس با شکل گیری فراماسونری سازماندهی شد؛ و سایر اعمال شبکههای سری مافیایی نمونههایی از قوانین توراتی عصر آکواریوس است.(74) در کنار این انحرافات اخلاقی که در آیینهای شیطانی دیده میشود ، انحرافات بینشی و اعتقادی بسیار خطرناکتر است. اسحاق لوریا(75) در قرن شانزدهم که دورة فشار شدید بر یهودیان و اخراج آنها از اسپانیا بود ، اندیشة مسیحگرایی را در قبالا تئوریزه کرد. آموزة تیقون به معنای تکمیل پروژة آخرالزمان و رسیدن هرچه زودتر مسیح و بازگشت یهودیان به اورشلیم ( فلسطین ) که از قبالای لوریایی بر آمد ، جنبش صهیونیسم را ایجاد کرد و شور ادعای مسیحایی را در یهودیان برافروخت .(76)
پرده سوم ، دخالت در نهضت علمگرایی و روی آوری به دانش در عصر رنسانس بود. معمولاً گفته میشود که رنسانس اروپا در اثر ارتباط اروپاییها با مسلمانان اتفاق افتاد. البته که این مطلب صحیحی است اما تمام حقیقت نیست. واقعیت این است که انتقال دانش از جهان اسلام به غرب همراه با نوعی غربی شدن بود. گذشته از این تنها منبع رنسانس آثار و اندیشههای مسلمین نبود ، بلکه بخش عمدهای از علوم و اندیشهها از سوی یهودیان و به ویژه کابالیستها به سرکردگان رنسانس منتقل شد. قرن شانزدهم ، قرن فراگیری زبان عبری بود ، به طوری که آن را کلید فهم کابالا و دست یابی به مخزن علوم میدانستند.(77) این اندیشهها به ویژه از طرف یهودیانی که تحت فشار آن روزگار به مسیحیت رو میآوردند و در سدد یافتن موقعیت اجتماعی بودند ، ترویج میشد. حمایتهای عینی و مادی برای ترویج این افکار نیز از سوی کانونهای مشکوک ثروت و قدرت تأمین میشد. خانواده دومدیچی که از ثروتمندان ایتالیا بودند از هنر رنسانس حمایت کردند و آن را در ساختن کلیساها نیز وارد میکردند. همچنین افول اخلاق در آن دوران به ویژه در ایتالیا به خوبی نشان میدهد که چه ارزشهایی بر جامعه حاکم میشد و ارزشهای دینی و کلیسا رو به تباهی میرفت.انسان عصر جدید به علم و خرد بازگشت اما آن را رویارویی با خداوند و در گرو روگردانی از دین و براساس همراهی با شیطان و فرمانبری از او میدید. اگر چه این حرکت به نام شیطان انجام نمیشد و صرفاً با شعار اعراض از دین و خدا پیش میرفت ، اما آثار شیطانی اش از ابتدا مشهود بود.
در پرده چهارم با ایجاد سازمان ماسونی به جذب دانشمندان و درونی کردن ارزشهای شیطانی برای آنها پرداختند. تا پیش از رنسانس ، علم در انجمنهای سری گوناگونی بود که ماهیت کابالایی داشتند و با هم هم پیمان بودند. با علنی کردن دانش در رنسانس لازم بود انجمنهای مخفی به طور مناسبی بازسازی شود تا نیروی دانش همچنان در قلمرو اهداف شیطانی باقی بماند. سازماندهی فراماسونری بعد از رنسانس در واقع حرکتی بود تا دانشمندان و نخبگان سیاسی و فرهنگی جهان را در لوای آرمانهای کهن شیطانی جمع کنند.(79) تاریخ نگاران فراماسون سابقه سازمان خود را به آدم علیه السلام میرسانند و حضرت موسی را استاد اعظم لژ مهاجران مصری در زمان فرعون معرفی میکنند.(80) اما واقعیت این است که در سال 1459 در شهر کاسل واقع در ایالت هِس آلمان سه کتاب از جمله یکی تحت عنوان زفاف شیمیایی انتشار یافت که روی جلد هر سه نام اسرار انگیز ، افشاگر و مستعار کریستین روزنکروتس دیده میشد. این سه مجلد که میتوان آنها را بیان معتقدات شمرد در آغاز قرن هفدهم میلادی در شهر استراسبورگ فرانسه تجدید چاپ شد و در آنها اخوت مسیحی که از هرمیتیسم و کابالا غنا میگرفت ، سخن گفته شده است. این مانیفستها دل شورة اصلاحات اجتماعی ، فکری و مذهبی را کتمان نمیکردند و تعدادی از اندیشمندان آن روزگار را به ویژه در محافل علمی و فلسفی انگلیسی الهام بخشید که همین اندیشمندان در واقع بخشی از پایه گذاران فراماسونری به شمار میرفتند.(81) در اسکاتلند و پس از آن انگلستان خاندان استوارت (که از 1603تا1714 بر اسکاتلند و انگلستان حکومت راند) به پیروی از فرصت طلبیهای سیاسی خود توسعة این گروهها را مورد حمایت قرار داد و در ژوئن 1717 از جمع گروهها و لژهای پراکنده ، گراند لژ انگلستان تشکیل شد و آنتونی سایر را به عنوان اولین استاد اعظم این سازمان مخفی برگزیدند.82) و اولین اساسنامة آن به درخواست دوک فیلیپ دو وارتون استاد اعظم لژ بزرگ لندن در آن زمان ، تدوین و در سال 1723 منتشر شد. در این اساسنامه این اصول مطرح شده است: اعتقاد به خدا که معمار بزرگ جهان است
جایگزین کردن ابزارساختمان سازان با واژههای فلسفی
ابراز وفاداری به مقام سلطنت
در پردة پنجم از سطح نخبگان به حوزة فرهنگ عمومی آمدند و موسیقی شیطانی را ابداع و ترویج نمودند و از طریق آن نمادها و آیینهای شیطانی را آشکارا به نام شیطان معرفی کردند.
پرده ششم سینمای شیطانی است که ایدئولوژی شیطانگرایی را در سراسر جهان تبلیغ میکند و پردة جادویی به ذهن جهانیان انداخته و همانند ساحران فرعون که ریسمانها را مارهای زنده و جنبنده نمایاندند(89) ، شیطان را مدبری قدرتمند مینماید. اگر در روزگاران گذشته مانی(90) از سرزمین یهودیان ( بابل ) برخواست و با کتاب مقدس مصور خود ایمان به منبع نیروی شرّ را به حوزة اندیشههای معنوی در جهان وارد کرد. امروز از هنر تصویرگری متحرک برای ترویج شرارت و شیطانگرایی استفاده میشود. سینما جذابترین و فراگیرترین هنری است که بیش از موسیقی افراد بشر از آن اثر میپذیرند و پیام آن بسیار روشنتر و نافذتر از موسیقی است.امروزه مجموعة شرکتهای فیلم سازی آمریکا که با نام افسانهای هالیوود شناخته میشوند ، با سرمایههای بیپایان و کارشناسان خبره در علوم هنری ، روانشناسی ، فلسفه و غیره ، پیام شیطان را به گوش جهانیان میرسانند. نگاهی به فیلمهای تولید شده در سه ، چهار دهة اخیر به خوبی نشان میدهد که پیام سینمای آمریکا برای انسان معاصر چیست.(91) سینما آخرین پرده برداری از تفکر شیطانی است که آشکارا و گیرا نقش پیامبری برای این دین خرافی را بازی میکند. ما در دورهای زندگی میکنیم که اسرار قرن های گذشته بدون ملاحظه فاش میشود. رازها و نمادهای انجمن های مخفی قرون وسطا و فراماسونری مدرن در عصر پست مدرن به نمادها و الیمانهای هنری تبدیل شده و در برابر چشم تمام مردم دنیا قرار گرفته است. و محرمانه ترین آیینهای ماسونی در فیلم های متعددی به نمایش گذاشته میشود. امروز شیطان به بخش عمدهای از منابع اقتصادی ، کانونهای فرهنگی و نهادها و روابط سیاسی مسلط شده و بیپرده خود را نمایان ساخته و انسانها را وامیدارد تا کاری را در برابر او انجام دهند ، که خودش در برابر انسان نکرد و از فرمان پروردگارش سر باز زد. (92)
پينوشتها:
1. كهف/50
2. سفرپيدايش-15/6
3. ابراهيم/22
4. در باور یزیدی، شیطان دشمن اصلی بشریت نیست، بلکه مقربترین فرشته خداوند و نخستین آفریده اوست و ملکطاووس نام دارد؛ فرشتهای که خداوند تنها با این انگیزه به او فرمان داد به آدم سجده کند که او را بسنجد و هنگامی که او از سجدهکردن سر باز زد، بر تقربش به درگاه الهی افزوده شد و خداوند اداره جهان را به او سپرد ( نك به : فرهنگ فرق اسلامی،محمد جواد مشکور )
5. Anti Chirist
6. تاریخ تمدن ج 1
7. دهکده های جادو
8. مطلعات بیشتر نک به : تاریخ تمدن ج 1 ص 62 ، دهکده های جادو ص 324 ، شاخه زرین ص 327 ، تاریخ جامع ادیان ص 52
9. سفر پیدایش 5/3
10.(سفرپیدایش. 4/6) ، (نامة دوم پطرس5/1)
11. تاریخ جادوگری ص334 ، دوگانهانگاری در فلسفه و دین.ص1274
12. برای مطالعه بیشتر نک به تاریخ جادوگری ص334 ، دوگانهانگاری در فلسفه و دین.ص1274 ، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران. جلد دوم
13. Catherine De Medici
14. Raphaelo Sanzio Lorenzo De Medici
15. Black Mass (مراسم عشاءرباني (mass) مراسمي است كه در دين مسيحيت به عنوان يك آئين مقدس به شمار مي رود و گروه هاي شيطان گرا به خاطر گرايشات ضد مسيحي كه دارند براي توهين به اين آئين،مراسمي را با عنوان بلك مس (عشاء رباني سياه) انجام ميدهند، كه در آن به روابط آزاد جنسي پرداخته مي شود )
16. Catherine Deshi
17. Alister Crowley
18. Hermetic Order of the Golden Dawn
19. Abbey of Thelema
20. Do what thou wilt
21. تاریخ جادو گری ص 90 - 107
22. Satanism
23. Anton Szandor Lavey
24. Setians
25. Michael Aquino
26. نک به : Encyclopedia of New Religious movments/Satanism
27. جامعه شناسی شیطان پرستی/مريم سعادتی
28. The church of satan/Michael Aquino/page 26
29. فردریش ویلهلم نیچه Friedrich Wilhelm Nietzsche( زاده ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ - درگذشته ۲۵ اوت ۱۹۰۰ ) فیلسوف بزرگ و مشهور آلمانی که از مشهورترین عقاید وی نقد فرهنگ ، دین و فلسفه امروزی بر مبنای سئوالات بنیادینی درباره بنیان ارزشها و اخلاق ، بوده است. نوشتههای وی نوع سبک تازه در زبان آلمانی محسوب میشد. نوشتههایی در نهایت ژرفی و ایجاز ، آمیخته با افکاری انقلابی که نیچه خود روش نوشتاری خویش را گزین گوییها مینامید.
30. چارلز رابرت داروین Charles Robert Darwin( زاده ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ - درگذشته ۱۹ آوریل ۱۸۸۲) ، طبیعیدان بریتانیایی و واضع نظریه تکامل زیستشناختی است. او از اعضای انجمن سلطنتی بریتانیا بود.
31. Satanic bible
32. Carole Lansing
33. Karla LaVey
34. Diane Hegarty
35. Zeena Galatea LaVey
36. Blanche Barton
37. Satan Xerxes Carnacki LaVey
38. The Satanic Witch
39. The Satanic Rituals
40. The Devil's Notebook
41. Satan Speaks
42. Invocation of My Demon Brother
43. The Devil's Rain
44. Peter Howard Gilmore
45. Peggy Nadramia
46. Black Flame
47. Cloven Hoof
48. The Satanic Scriptures
49. www.churchofsatan.com
50. اومانیسم یا انسانگرایی Humanism مکتبی است فکری که بر پایة آن انسان قادر به انجام هر کاری است و اصل و ریشه هر چیزی به انسان بر میگردد. واژه Humanism با H بزرگ نهضت فرهنگى فكرى است كه در خلال دوران تجديد حيات فرهنگى ( رنسانس ) به دنبال ايجاد رغبت و تمايل جديد نسبت به آثار برجسته يونانى و رومى پديد آمده است. این واژه از واژه لاتينى Humus به معنى خاك يا زمين اخذ شده است. انسانگرایی انسان را مالک همه هستی میداند و خاستگاه و فرجام همهچیز معرفی میکند. در برخی از موارد انسانگرایی در برابر خداگرایی قرار داده شده است امااز نقطه نظر علمی ، در آنتروپولوژی ارتباطی میان اومانیسم و ناخداباوری وجود ندارد و ارتباط عمیقی میان خداباوری و اومانیسم در تاریخ یاد شده است ، زیرا بنیانگذاران اومانیسم در اروپای مدرن که دکارت و کانت می باشند خود سرسخت ترین خداباوران هستند.
51. عبارت طبيعت گناه كار انسان اشاره به آموزة انسانشناختی مسیحی-یهودی دارد كه مي گويد همه ي انسان ها با گنا ه نخستين حضرت آدم متولد مي شوند .
52. satanic bible/religious holiday/page 54
53. فرهنگ واژه ها/ص 41
54. همان/ص52
55. http://jjnet.com/archives/documents/humanist.htm
56.بعضا درغرب فعال هستند و نگاه ضد مسيحي دارند ، اشتباه گرفت. بلكه اين فرقه نگرش ضد ديني دارد و به تناسب دين بومي هر منطقه رنگ و بوي مخالفت با آن را مي گيرد.كما اين كه وقتي اين فرقه در ممالك اسلامي وارد مي شود قالب ضد اسلامي به خود گرفته و استفاده از عناويني همچون "قرآن شيطاني" (ترجمه انجيل شيطاني آنتوان لاوي كه اخيرا توسط جريانات منحرف در كشورما صورت گرفته) و نمادهايي همچون : وارونه نمودن اسامي مقدسي همچون الله،محمد،علي و . . . كه بعضا به صورت زيورآلات دربازار موجود مي باشد ،حاصل نگرش ضد دين بودن در جريان سيطنيسم مي باشد .
57. Anarchism
58 . Michael Aquino
59. Temple of Set
60. Set
61. Osiris
62. Horus
63. Princess of Darkness
64. ویل دورانت ج 4 ص 1328
65. تفتیش عقائد ، ص 113 - سیری در تاریخ جادوگری ، ص 34
66. Nostr Adamus
67. زرسالاران یهود ، جلد4 ، ص103
68. سیری در تاریخ جادوگری ، ص116
69. عرفان يهودي(كابالا) متاثر از گرايشات كفرآميز مصر باستان بوده وبا تعاليم وحياني مذهب يهوديت هيچ ارتباطي ندارد و به تعبير مورخ يهودي تئودور ريناخ : كابالا يك سم بي صدا بود كه وارد عروق يهوديت گرديد و تمام آن را آلوده كرد (به نقل از كتاب فراماسونري جهاني)
70. مطالعه بیشتر دوگانهانگاری در فلسفه و دین ، ص1278 - مانیشناسی ، ص17
71. تاریخ جادو گری ، ص 336 - دیو شناسی ، ص 1317
72. شابتای زوی (1626-1676) در بنادر غربی عثمانی ظهور کرد؛ نخست ادعا کرد که مسیح است ولی مدتی بعد ، در زندان عثمانی ، ادعای خدایی نمود. کمی بعد به اسلام گروید. پیروان شابتای یهودیانی بودند که به بازار او رونق میدادند. با گروش شابتای به اسلام، پیروان یهودی او نیز مسلمان شدند و چون مارانوهای مسیحی فرقهای از یهودیان مخفی را در جهان اسلام بنیان نهادند که دونمه نامیده میشوند. سیر تکوین ماجرای شابتای زوی و دعاوی او و ترکیب پیروانش پیش نمونه ظهور سه پیامبر دروغین و نامدار دیگر در دو سده پسین است : یاکوب ( یعقوب ) فرانک در شرق اروپا ، نمود در هند و علیمحمد باب در ایران. مناسک فرقه شابتای آمیخته با هرزگی جنسی بود. بعدها ، این گرایش در فرقه یاکوب فرانک بارزتر شد. پس از مدتی راز تکاپوی فرقه شابتای آشکار شد و در اوت 1672 شابتای زوی و برخی از پیروانش به دلیل ترویج هرزگی جنسی در میان مسلمانان دستگیر شدند. در ژانویه 1673، احمد کوپرولو شابتای و سران فرقهاش را به منطقه دولسینو در آلبانی تبعید کرد. در دوران تبعید شابتای نیز پیروان او در کسوت مسلمانان به زیارتش میرفتند. در 17 سپتامبر 1676، شابتای زوی در پنجاه سالگی در آلبانی درگذشت.
73. يعقوب بن يهودا ليب ، که با نام ياکوب فرانک (1726-1791) شهرت دارد ، به يک خانواده ثروتمند تاجر و پيمانکار يهودي ساکن اوکرائين تعلق داشت و همسرش نيز از يک خانواده ثروتمند تاجر بود. فرانک در جواني به طريقت قبالا جذب شد، کتاب زوهر را خواند و به عضويت فرقه شابتاي زوي درآمد. در دسامبر 1755، فرانک از سوي سران فرقه دونمه براي تصدي رياست اين فرقه در لهستان به همراه دو حاخام راهي زادگاه خود شد. فرانک در رأس فرقه شابتاي در پودوليا قرار گرفت ولي کمي بعد، در ژانويه 1756، کارش به رسوايي کشيد. زماني که فرانک و پيروانش در يک خانه دربسته مشغول اجراي مناسک جنسي مرسوم در فرقه شابتاي بودند، به علت باز شدن تصادفي پنجرهها، مردم مطلع شدند و تمامي آنان را دستگير کردند. مقامات شهر ياکوب فرانک را آزاد کردند زيرا گمان بردند وي تبعه دولت عثماني است. فرانک به عثماني بازگشت و مدتي به ظاهرمسلمان شد. کمي بعد، بار ديگر به پودوليا رفت و رهبري فرقه شابتاي را در گاليسيا ، اوکرائين و مجارستان به دست گرفت. مدتي بعد، ياکوب فرانک و صدها تن از پيروان يهودي او گروه گروه به مسيحيت (مذهب کاتوليک) گرويدند. مقامات اسقفي منطقه نيز با خشنودي آنان را به سلک مسيحيت پذيرفتند. بايد افزود که پيروان ياکوب فرانک در آن زمان به عنوان فرقه شابتاي زوي شناخته ميشدند و خود آنان نيز خويش را مؤمنين ، يعني پيروان شابتاي زوي، ميخواندند. نام فرانکيست از سده نوزدهم به ايشان اطلاق شد. آئين فرانک بر پرستش سهخدا استوار است: خداي خوب ، برادر بزرگ و زن باکره. خداي خوب ياکوب فرانک همان اتيکه کديشه (علت نخستين) در مسلک شابتاي زوي ، است. برادر بزرگ همان خداي اسرائيل است که شابتاي زوي و ياکوب فرانک پيامبران اويند. خداي اسرائيل سرانجام ياکوب فرانک را فرستاد و وي با مجسم ساختن پرستش زن (ضلع گمشده اين تثليث) رسالت خود را به پايان برد. در حقیقت پرستش زن ، بیان عریان همان نمادهايي است که پيشتر ، در مکتب قبالاي اسحاق لوريا ، از طريق تبديل شخينا به نماد مؤنث پديد آمده بود.
74. برای مطالعه بیشتر باورها و آیینهای یهود.ص156 ، زرسالاران یهود جلد دوم.ص247 ، جريانات بزرگ در عرفان يهودي ص60 ، نردبانی به آسمان.ص368
75. ربی اسحاق لوریا (1534-1572) ، اندیشهپرداز جدید کابالیسم است. اسحاق بن سلیمان لوریا به یک خاندان سرشناس یهودی تعلق داشت که شاخههای آن در بسیاری از کشورهای اروپایی و اسلامی گسترده بود. برادر او ، مردخای ، پیمانکار مالیاتی ثروتمند در فرانسه بود. اسحاق در نوجوانی به مصر رفت و مدتی در جزیرهای در نزدیکی قاهره که به عمو و پدرزنش تعلق داشت زیست. در این دوران بود که لوریا به اندیشهپرداز کابالی و یکی از رهبران اصلی این فرقه بدل شد. اندیشههای لوریا، در کنار کتاب ظُهر، یکی از دو منبع اصلی فکری کابالا به شمار میرود. پیروان لوریا او را مسیح بن یوسف میدانستند که راه را برای ظهور مسیح اصلی، مسیح بن داوود (سلطان موعود قوم یهود) ، هموار کرد. بدینسان ، کابالیستهای یهودی و محافل مسیحی متأثر از آنان با انتظار ظهور قریبالوقوع مسیح بن داوود به سده هفدهم گام نهادند.
76. انتظار مسیحا در یهود ، بخش6 - نشانههای پایان ، ص359
77. انتظار مسیحا در یهود ، ص 130
78. برای مطالعه بیشتر نک به : تاریخ تمدن ، جلد پنجم ، ص77 - فراماسونری و یهود ، ص19
79. کنترل فرهنگ ، ص138
80. زرسالاران یهود ، جلد چهارم ، ص16
81. فراماسونری، تاریخ، اسطوره، واقعیت ، ص21
82. زرسالاران یهود ، جلد چهارم ، ص21
83. فراماسونری، تاریخ، اسطوره، واقعیت ، ص37
84. فراماسونری و یهود ، ص181
85. سفر پادشاهان 7/13-15
86. سفر پادشاهان 7/21
87. کنترل فرهنگ ، فصل چهارم
88. کنترل فرهنگ ، فصل چهارم
89. اعراف / 116
90. مانی پیامبر در نزدیکی تیسفون به دنیا آمد و پیامآور آیین مانی بود. او از سوی برادران شاپور یکم حمایت شد و شاپور به او اجازه تبلیغ دینش را داد. اما مورد خشم موبدان زردشتی دربار ساسانی قرار گرفت و در نهایت در زمان بهرام دوم کشته شد. مانی، از پدر و مادر ایرانی منسوب به اشراف اشکانی در نزدیکی بابل در میان دورود (میانرودان) (عراق کنونی) که در آن زمان بخشی از امپراتوری پارس بود ، در (۲۷۶ - ۲۱۰) پس از میلاد مسیح ، زاده شد. او واعظ مذهبی و بنیان گذار آیینی شد که زمانی دراز در سرزمینهایی از چین تا اروپا پیروان فراوانی داشت ولی بیش از ششصد سال است که منسوخ شدهاست. مانی رتبه شماره ۸۳ در لیست موثرترین اشخاص تاریخ در رده بندی توسط مایکل اچ هارت را دارد.
91. فرهنگ کامل فیلم ، ص387
92. برگرفته از مقاله حجه السلام و المسلمین حمید رضا مظاهری سیف با عنوان شیطان پرستی موجی در زمان حال یا طرحی برای آینده
1.قرآن کریم
2.کتاب مقدس ، ترجمه قدیم ( 1987 ) ، انجمن کتاب مقدس ایران ، نسخه سازمان مردم نهاد اسلام و مسیحیت، بی تا
3.پیترهاینینگ ، سیری در تاریخ جادوگری ، مترجم : هایده تولایی ، تهران : نشر آیته ، 1377
4.جان ناس ، تاریخ جامع ادیان ، مترجم : علي اصغر حکمت ، تهران: انتشارات علمي فرهنگي ، 1375
5.جان کولمن ، کمیته 300 کانون توطئه جهانی ، مترجم: یحیا شمس ، تهران: نشر علم ، 1377
6.جولیوس کرینستون ، انتظار مسیحا در آیین یهود ، حسین توفیقی ، قم: مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب ، 1377
7.حمیدرضا مظاهری سیف ، جریانشناسی انتقادی عرفانهای نوظهور ، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ، 1387
8.حمیدرضا مظاهری سیف ، شیطان پرستی موجی در زمان حال یا طرحی برای آینده ، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ، 1388
9.حمید نگارش ، کژراهه شیطان پرستی ، قم : پژوهشکده تحقیقات اسلامی ، 1388
10.رابرت فریزر ، شاخه زرین (پژوهشی در جادو و دین) ، مترجم : کاظم فیروزمند ، تهران : انتشارات آگاه ، 1384
11.ژاک شابو ، فراماسونری تاریخ ، اسطوره ، واقعیت ، ترجمه : حسن اروندی ، شرکت سهامی کتابهای جیبی ، 1386
12.ژاک لانتیه ، دهکدههای جادو ( جادو و جادوگری در قبایل انسانهای نخستین ) ، ترجمه : مصطفی موسوی ، تهران : انتشارات بهجت ، 1373
13.سهراب محبی ، رقص شیطان : گزیده اشعار جیمز هتفیلد ، تهران : نشر مس ، 1381
14.سید حسن تقی زاده ، مانیشناسی ، به کوشش ایرج افشار ، تهران: انتشارات توس ، 1383
15.عبد الله شهبازی ، زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیا و ایران ، تهران : مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، 1383
16.علی زند قزوینی ، شیطان پرستی فرقه ای منادی فساد ، فحشا ، بی بند و باری جنسی ، قم : انتشارات خادم الرضا ، 1388
17.فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات و نویسندگان، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی، 1381
18.محمد جواد مشکور ، فرهنگ فرق اسلامی ، تهران : بنياد پژوهشهاي اسلامي ، 1387
19.مهدی صدیقی ، تحلیل و بررسی شیطان پرستی ، مشهد : شاملو ، 1388
20.مريم سعادتی ، جامعه شناسی شیطان پرستی ، جامعه شناسی ایران ، 1388
21ویراستار حسین میر ، فراماسونری و یهود ، ترجمه جعفر سعیدی ، انتشارات علمی اول ، 1369
22.ویل دورانت ، تاریخ تمدن ، ترجمه : احمد آرام ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی ، 1365
The church of satan by Michael Aquino.23
.Encyclopedia of New Religious movments by Peter Clarke24
Encyclopedia of Religion by Lindsay Jones25
www. Nndb.com26
www.Wikipedia.org27
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}